گره کور در دم روباه!!

  

این روزها بحث تنش بین ترکیه و روسیه داغتر از سیب زمینی تنوری شبهای ما شده است !! ترکیه در یک حرکت نسبتا ناشیانه و خودنادارانه در حالیکه نیازی هم نبود وارد یک بازی صیاثی بد شده است و این از حال و روز صحبت های اردوغان پیداست ...

بعد از سفر پوتین به تهران و اقداماتی که علیه تروریست در سوریه انجام می دهد و مضافا بر آن تعبیری که از دوست و دشمن در سوریه دارد و رسما به آمریکا دهن کجی می کند عده ای از دوستان که از حذف شعار علیه آمریکا دلگیر هستند !! دهن کجی روسها را بجای شعار بر علیه آمریکا در ذهنشان مزمزه می کنند !!

میز صبحانه ی ما این روزها محل جمع آوری و بازنشخوار اخبار روز قبل است و من از این رهگذر به اطلاعات پخته و خامی می رسم ، چند روز پیش که جت روسی بر فراز آسمان سوریه ( مرز ترکیه !! ) هدف موشک ترک ها قرار گرفت ، اردوغان به پشتوانه ی یک چراغ سبز که بیشتر به لجنی می زد کمی تُن صدایش را بالا برده بود ولی نخوانده بود که پلیس مقدم بر چراغ است !! و نمی دانست به همان دلیل که عربستان می تواند از یک رئیس جمهور فراری دستور مداخله نظامی بگیرد ، روسیه هم می تواند از یک رئیس جمهور مستقر در پایتخت خودش ،  چنین درخواستی را گرفته و وارد صحنه شود و بشود پلیس مقدم بر چراغ !!

اظهارات اردوغان مبنی بر کناره گیری از ریاست جمهوری در صورت اثبات همکاری اس با داعش که " مانند روز روشن است " ، باعث شد تا یک سری عکس توی اینترنت راه پیدا بکند و پسرش را در صف مقدم همکاری نشان بدهد !! این جریانات مرا یاد حکایتی انداخت از شتر و روباه و گرگ ... خدا اینها را از ادبیات ما نگیرد !!

« روزی گرگ در راهی می رفت که از دور دید شتر و روباه پهلو به پهلو نشسته اند ، نزدیکتر که شد دید روباه دمش را به دم شترگره زده است !! از روباه پیگیر جریان شد و روباه گفت : " با بزرگان نشست و برخاست می کنیم ، دیگر ... " گرگ حرفی نزد و به راهش ادامه داد ( شاید هم کمی خودخوری داشت !! ) دوری زد و در راه برگشت شتر را دید که برای چرا کردن بلند شده است و روباه از دم شتر آویزان مانده ، کمی نزدیکتر رفت تا از خود روباه پیگیر جریان بشود ؛ روباه گفت : " کسی که ترتیب زندگی اش را بلد نباشد ،توی زندگی هی کله پا می زند !! " »

داستان این روزهای اردوغان بی شباهت به روباه داستان ما نیست !!! در ویکیپدیا نوشته است که اردوغان عنوان " شهروند تهران " را دارد !! از من بپرسد می گویم تعطیلات چند روزه ی آتی را بیاید تهران تا آبها از آسیاب بیافتد !!