خیلی سال پیش ... حالا دیگه واقعا خیلی سال شده است !! من تصمیم گرفتم تا مقداری از دانسته ها و یافته هایم در زمینه گردشگری را تبدیل به یک مجموعه بکنم تا دیگران هم از آن استفاده بکنند و هم اینکه دانسته ها و محفوظاتم قبل از اینکه به باد فراموشی سپرده شده و یا خاک فراموشی رویشان را بگیرد ، بصورت نوشته بماند برای بیادگار و احیانا استفاده دیگران !!
ادامه مطلب ...
امروز صبح رفتم تا نان تازه بگیرم ... بعد از سی روز صبحانه نخوردن (!) وقتی آدم می رود نان تازه بخرد ، انگار در یک شهر غریب به دزدی رفته است !! دو تا از نانوایی ها بسته بودند و از قرار معلوم قبل از تعطیلی راهها ، به روستایشان رفته بودند !!
ادامه مطلب ...
بعد از اینکه مردم کلی پشت سر ابرها حرف درآوردند و از بی آبی شکایت کردند و حتی تئوری جنگ آب دوباره قوت گرفت !! و ایضا کارشناسان خیلی برجسته دوباره از بحران آب حرف زدند !! چند روزی هست که به کوری چشم برخی از صاحب نظران (!) و به روشنی چشم امیدواران (!) مرتب باران می بارد !!
امشب نورا چادر نماز مادرش را آورده بود پیش مامانش ، که ببند به سر من ، می خواهم الله اکبر بخوانم !! و بعد دنبال بابایش می گشت تا ازش عکس بگیرد !!
ادامه مطلب ...