میان آب و آتش !!
خیلی ها دوستدار نوعی زندگی هستند که اگرچه مدتش کم باشد ولی بی دغدغه و راحت و بی دردسر باشد !! ولی تاریخ بشری چنین چیزی را نشان نداده است و اگر نشان داده است در پشت پرده اش دردسرها و دغدغه ها و ناراحتی ها را دوبله حساب کرده است !!
یک عبارت شعارگونه ای هم داریم که می گوید : " آز یاشا ، انسان یاشا ! " ( کم زندگی کن ولی مثل انسان زندگی کن ! ) که خود این عبارت این روزها به تعداد گوینده ها و کسانی که به آن اعتقاد دارند تفسیر و تعبیر دارد !! و شعار گونه تر اینکه درصد بسیار ناچیزی از انسان ها خود را برای مدت کم زندگی توجیه می کنند و دست به خودکشی می زنند و بقیه ی انسان ها حتی در دلخوش ترین حالت ها به این راحتی تن به مرگ نمی سپارند !!
یک عبارت نغز و البته طنزگونه ای هم بود که می گفت که این قبیل آدمها یا از پدرشان به ارث برده اند و یا از پدرزن شان و یا پدر دیگران را درآورده اند !!! و البته این روزها یک تفکری در جامعه راه افتاده است تا برخی نسل ها برای اینکه نسل بعدی خود را در چنان شرایطی قرار بدهند (!) کارهایی می کنند که منطبق بر شق سوم عبارت بالاست و با دوز و کلک و درآوردن پدر دیگران و جمع کردن مال و اموال غلط (!) زندگی را پیش می برند !!
این روزها زندگی واقعا سخت شده است ( البته نه به آن معنی که در میان عامه مشهور شده است !! ) رفتار خیلی ها به سوئی و گفتارشان به سوئی دیگر و افکارشان به سوئی دیگر شده است !! و در این میان مقداری حقیقت در میان این بهم ریختگی ها وجود دارد و مقدار زیادتری واقعیت (!؟) و به همان اندازه که میان افکارها و رفتارها و گفتارها انسجام وجود ندارد حقایق و واقعیت های موجود در زندگی ها هم از انسجام و یکپارچگی برخوردار نیستند و همه شده اند جملات و عبارات تیکه تیکه شده !!
شاید هم راهی که پیموه ایم باید به همین جا ختم می شد !؟ روزگار ما روزگار پیروزی پچ پچ بر فریاد شده است !! انسان ها در هر گوشه و کناری که هستند به نوعی پچ پچ مشغول شده اند و دارند خرده حقیقت هایی که بدست آورده اند را با خرده واقعیت هایی که فکر می کنند حقایق زندگی و اجتماع هستند را با هم مخلوط کرده و در گوش هم نجوا می کنند !! و به توافقاتی رسیده و در جمع دیگر با مخلوطی متفاوت تر به توافقی دیگر می رسند !! ولی با اینهمه سری که به تائید هم تکان می دهند به نتیجه مطلوب که تولید آرامش بکند نمی رسند !!!؟؟
این روزها یکی از دلخوشی های من تماشا کردن و گوش دادن است ؛ به حرفهای مختلف و استدلالات مختلفی که در اطرافم وجود دارد !! به توجیهات و رفتارهای مختلفی که ارائه می شوند !! به افکار متفاوت و غریبی که سعی دارند خودشان را از لابلای افکار آشنا نشان بدهند !! و بهترین راه شرکت نکردن در مباحثه ها می باشد ، البته برای اینکه آدم جایگاه شنونده یا بیننده بودن را از دست ندهد باید هر از گاهی تائید و تکذیبی بکند و بهتر است این تائیدها و تکذیب ها روی مواردی باشد که مورد تائید عموم می باشد!! مثلا ما می توانیم گرانی موجود را تائید بکنیم و ناهنجاری های فرهنگی را هم تائید بکنیم (!) ولی ارتباط این گرانی با آن ناهنجاری را در سکوت رد شویم و تائید نکنیم !!!! یا مثلا برای درگیر نشدن با بحثِ غلطی که در جریان هست (!) همه ی رسانه های داخلی و خارجی و ... را یکجا تکذیب بکنیم !!
مطمئنا این کار ساده ای نیست و شما باید تمام موازین محترمانه و شروط خویشاوندی و قواعد فکری خودتان را یکجا حفظ بکنید !! و برای همین است که عنوان میان آب و آتش را برای این مطلب انتخاب کرده ام !؟ این کار به همان سختی تمرینات گلادیاتورها در فیلم های آنچنانی می باشد !!!!
یکی از ویژگی های عصر حاضر ؛ گزینه ی تخریب است که روی میز همه ی آدمها وجود دارد !!
