و قطعاً ب لقمان حکمت عطا کردیم: ب او فرمان دادیم ک خدا را سپاس بگزار و هرکس پیوسته خدا را سپاس بگزارد، جز این نیست که سپاسش ب سود خودش خواهد بود و هرکس که کفران کند زیانی ب خدا نمی رسد، چرا ک خدا از همه چیز بی نیاز است و هماره مورد ستایش است/ و یاد کن هنگامی را ک لقمان ب پسرش-در حالی ک او را پند می داد- گفت: ای پسرکِ من برای خدا شریکی قرار مده، چرا ک شرک ستمی بزرگ است/ ما ب انسان در مورد پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش ب هنگام بارداری، بسیار رنج و محنت کشید و پیوسته بر ضعف و سستی او افزوده می شد. سرانجام او را بزاد و در طول دو سال شیر داد؛ سپس او را از شیر باز گرفت...ب وی فرمان دادیم که پدر و مادرت را سپاسگزار باش، همانگونه ک فرمانش ادیم ک مرا شکرگزار باش؛ مبادا...ک بازگشت همگان ب سوی من است/ ...در کارهای دنیا با آنان ب نیکی معاشرت کن و در حقشان ستم و خشونت روا مدار...ب حقیقت آنچه کرده اید آگاه خواهم ساخت و بر اساس آن ب شما پاداش یا کیفر می دهم/ لقمان پس از توجه دادن فرزندش ب توحید، ب... معاد... اگر...هموزن یک دانه خردل...در دل صخره ای یا در آسمان ها و یا در دل زمین...خدا...حاضر...علمش...ژرفای هر چیز...کنه موجودات...آگاه/ ای پسرک من...نماز...کار شایسته...فرمان...ناشایست...نهی...بر مصیبت و رنج...شکیبا...صبر و شکیبایی برخاسته از اراده جدی و تصمیم قاطع در کارهاست/ و ب تکبر از مردم رخ برمتاب و در زمین همچون سرمستان سبک مغز گام برمدار، چرا ک خداوند هیچ خیالباف متکبر و فخرفروشی را دوست نمی دارد/ و در راه رفتن خود میانه رو باش و صدایت را کوتاه کن...صدای خران ک بلند آوازند زشت ترین بانگ هاست... سوره لقمان یکی از عاشقانه های لطیف خداوند، کجاشو بنویسم کجاش بمونه دادو جان؟ ممنون ک باعث بازخوانیش شدی عزیز
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
جالب بود
سلام
.
ای جان فرزند،
هزار حکمت آموختم که از آن چهارصد حکمت انتخاب کردم
و از آن چهارصد...
دو چیز را هرگز فراموش مکن:
1- خدا را
2- مرگ را.
دو چیز را همیشه فراموش کن:
1- خوبی ای که به کسی کردی
2- کسی به تو بدی کرد.
به مجلسی وارد شدی زبان نگهدار،
به سفره ای وارد شدی شکم نگهدار،
به خانه ای وارد شدی چـشم نگهـدار،
به نمـاز ایستـادی دل نـگـهـدار..
و قطعاً ب لقمان حکمت عطا کردیم: ب او فرمان دادیم ک خدا را سپاس بگزار و هرکس پیوسته خدا را سپاس بگزارد، جز این نیست که سپاسش ب سود خودش خواهد بود و هرکس که کفران کند زیانی ب خدا نمی رسد، چرا ک خدا از همه چیز بی نیاز است و هماره مورد ستایش است/ و یاد کن هنگامی را ک لقمان ب پسرش-در حالی ک او را پند می داد- گفت: ای پسرکِ من برای خدا شریکی قرار مده، چرا ک شرک ستمی بزرگ است/ ما ب انسان در مورد پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش ب هنگام بارداری، بسیار رنج و محنت کشید و پیوسته بر ضعف و سستی او افزوده می شد. سرانجام او را بزاد و در طول دو سال شیر داد؛ سپس او را از شیر باز گرفت...ب وی فرمان دادیم که پدر و مادرت را سپاسگزار باش، همانگونه ک فرمانش ادیم ک مرا شکرگزار باش؛ مبادا...ک بازگشت همگان ب سوی من است/ ...در کارهای دنیا با آنان ب نیکی معاشرت کن و در حقشان ستم و خشونت روا مدار...ب حقیقت آنچه کرده اید آگاه خواهم ساخت و بر اساس آن ب شما پاداش یا کیفر می دهم/ لقمان پس از توجه دادن فرزندش ب توحید، ب... معاد... اگر...هموزن یک دانه خردل...در دل صخره ای یا در آسمان ها و یا در دل زمین...خدا...حاضر...علمش...ژرفای هر چیز...کنه موجودات...آگاه/ ای پسرک من...نماز...کار شایسته...فرمان...ناشایست...نهی...بر مصیبت و رنج...شکیبا...صبر و شکیبایی برخاسته از اراده جدی و تصمیم قاطع در کارهاست/ و ب تکبر از مردم رخ برمتاب و در زمین همچون سرمستان سبک مغز گام برمدار، چرا ک خداوند هیچ خیالباف متکبر و فخرفروشی را دوست نمی دارد/ و در راه رفتن خود میانه رو باش و صدایت را کوتاه کن...صدای خران ک بلند آوازند زشت ترین بانگ هاست...
سوره لقمان یکی از عاشقانه های لطیف خداوند، کجاشو بنویسم کجاش بمونه دادو جان؟ ممنون ک باعث بازخوانیش شدی عزیز