عصر آمدم پشت مونیتور نشستم و کمی وبگردی کردم و یک طرحی هم داشتم که حوصله کار روی آن را نداشتم و ناگهان چشمم به صفحه ورزش 3 افتاد و باز کردم و دیدم کره جنوبی با قطر دارند بازی می کنند ...
ادامه مطلب ...
دیروز اول شب ، وقتی داشتم به خانه برمی گشتم !! رسیدم ایستگاه و دیدم چند نفری هستند و از اتوبوس خبری نیست ... چند دقیقه ایستادم و یک پیرمردی بعد از من آمد و غر غر کنان ایستاد ... معلوم بود که خیلی سردش شده بود !!
دیروز وارد نمایشگاه شدم و با چند نفری سلام و علیک کرده و بعد چند تا عکس گرفتم و عکس ها را که قبلا چندبارهم دیده بودم تماشا کردم و با همان سرعت خارج شدم !! این عکس ها مثل دائرةالمعارف اجتماعی هستند باید هر از گاهی آنها را دید و مرور کرد ..
صبح رفته بودم نان تازه بگیرم ... هوا خیلی سرد بود !! یعنی یک خبرنگاری سر راهم سبز می شد و می پرسید: " به نظرتان دمای هوا حالا چقدر است !؟ " می گفتم :" درجه زیر صفر !! " با اینکه کلاه داشتم سوز سرما مثل زنبور وحشی سمج ( این را باید تجربه بکنید و نمی شود فرض کرد و فهمید !! ) خودش را به زور زیر کلاهم می چپاند !!