یک عکس و دو حدیث ...

1

هر چه من تلاش می کنم تا پا روی نفس ذلیل مرده ام بگذارم و کمتر بخورم شاید فرجی حاصل شود و چند کیلو وزنم کم بشود و استرس وزن بالای 90 دق مرگم نکند ایادی استکبار جهانی دست به دست هم داده و انواعی از تنقلات و ماکولات را سر راهم قرار می دهد ، تازه گزهایم را تمام کرده بودم و داشتم به استفاده از نقل بیدمشک روی می آوردم که این فقره سوهان که عکس اش را گذاشته ام دیروز رسیده است و بجز بسته بندی زیبا قطعات تفکیک شده ی سوهان با زیبایی دو چندانشان عقل از سرم می پراند !!

2

بعد از تقریبا دو ماهی که از اسباب کشی می گذرد هنوز وسایل من در خانه قبلی مانده اند و هوس آوردن شان را ندارم ... تخت را که کلا بی خیال شده ام و نمی خواهم بیاورم !! بقیه وسایل را هم آنقدر که برای یک مسافرت چند روزه لازم است با خود آورده ام !! پوشش کف اتاق من این زیلو که توی عکس هست می باشد و سر اینکه یکی از فرش ها را بندازم در حال دعوا هستم و ... دیروز به مادرم می گویم : " فرش برای کسانی ست که راهی به عرش ندارند !! ما جد اندر جد با حصیر و بوریا سر کرده ایم !!! "