" قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید "
آدم وقتی این جمله را می بیند و یا از کسی می شنود زود یاد سرماخوردگی اش می افتد و یاد سلامتی اش که بزرگترین عافیت زندگی است ...
ولی اگر از راس هرم عافیت که سلامت باشد نظری به پائین تر بیاندازیم می بینیم که عافیت های زیادی هم وجود دارند که ما زیاد به آنها توجه نمی کنیم غالب آنها منجر به مصیبت هایی می شود که به وجودشان عادت کرده ایم و خرده سلامت هایی که هدر می دهیم از آن چیزی که به آن حساس هستیم بمراتب زیادتر است !!
البته ما عموما ملت راس نگر هستیم و در حالیکه در کف زندگی مان با مشکلات عدیده ای مشغول و در حال ناک اوت شدن هستیم همچنان سرمان را بالا نگهداشته و چشم از آرمان هایمان برنمی داریم ، کوهنوردی با آنهمه نشاط و سلامت و بهره مندی از طبیعت و هوای پاک و ... را فقط رسیدن به قله می بینیم و در راه رسیدن به آن آرمان همه ی آن مواهب را از دست می دهیم !!
چند روز پیش یکی از دوستان از من پرسید : " تازگی ها انگار عاشق نمی شوی ، مشکلی پیش آمده است !!؟ " همین عبارت روی زبانم بود و برای همین گفتم : " اگر کسی قدر عافیت را بداند عمرا دنبال عاشقی نمی رود که اعظم مصیبت هاست !! "
حتما داستان آن کوهنورد را خوانده اید که در پرتگاهی سقوط می کند و زندگی اش بسته به طنابی بود که به آن وصل بود و وقتی تمام امیدهایش به نجات از دست می رود از خدا کمک می خواهد و صدایی می شنود که "برای رهایی طنابت را پاره کن !!" و او تنها امیدش را که نه خدا بلکه طناب بود را رها نمی کند و صبح جسدش را که ، در فاصله ی یک متری زمین ، یخ زده بود پیدا می کنند !!!!
آهای... طناب آرزوهایت را پاره کن !! مطمئن باش چیزی که در دوردست انتظارش را داری همین الان در کنار توست !!!
از من گفتن ، می توانی سفت به آن بچسبی !!
سلام
به نظر حقیر، اگر عاشقی به فراق منجر نشه، تبدیل به مصیبت هم نخواهد شد. البته عده ای هم عقیده دارند که عاشقی در نرسیدن است که مفهوم پیدا می کند، چون آلوده به نفسانیات نشده. اما به هر حال من همچنان بر عقیده ام پافشاری می کنم که عاشقان باید به وصال برسند و اینقدر بار مصیبت به دوش نکشند.
بد میگم جناب دادو؟
و این جملات عالی بود: "طناب آرزوهایت را پاره کن !! مطمئن باش چیزی که در دوردست انتظارش را داری همین الان در کنار توست !!! "
البته حرف و حدیث زیاد است و به همین مصیب بار بودن اگر بسنده کنیم حداقل وقت مان پس اندازمان می شود !!
عشق یک جریان رو به بالاست و تابع سمت و سو نیست ولی معشوقه های زمینی همیشه رو به بالا نیستند و گاه مسیرهایشان تابعی از عشق نیست !! نه آنها می توانند عشق را رهبری کنند و نه عشق آنها را ، خیلی زود یکی از دیگری دور می ماند !! و مصیبت رخ می دهد !!
معشوق بی عشق و عشق بی معشوق !!
سلام
بسی چند تامل برانگیز بود برایمان
و
یک نکته در این جمله
"تازگی ها انگار عاشق نمی شوی ، مشکلی پیش آمده است !!؟"
هرچند خودمان نیز معتقدیم عشق همیشه گیست و این آدم ها/معشوق ها هستند که هی می روند و گم می شوند فقط باید صبر کرد تا بعدی برسد
منتهی این پرسش! یعنی شما یل طولانی در عاشقی دارید یا داشتید نه؟
البته که در عاشقی یل تشریف داریم ولی ید طولانی را باید به کتاب گینس مراجعه بکنیم ببینیم رکوردها چگونه است !!
گفتمش: دل میخری؟! پرسید چند؟! گفتمش: دل مال تو، تنها بخند.
خنده کرد و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روی خاک افتاده بود جای پایش روی دل جا مانده بود..
با این حال
عاشقی جرم قشنگی ست ....
عاشقی نه گناه است و نه صواب ؛ حس شریف بودن است !!
حس شریف بودن؟؟؟
آقای دادو من کمی خنگ هستم متوجه این حس شریف بودن نشدم اگه روزی حوصلتون کشید یه توضیحی در موردش بهم بدید ممنون میشم