یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

روزگار بهم پیوسته ...

شعر تکراری دیروز ، که زیبایی اش را تکرار کم نمی کند ، هم نیم نگاهی بود به شب پنجشنبه و هم نیم نگاهی داشت به جمعه شب که مهمان بودیم ...

دیروز بعد از حدود 6 ساعت ، بالاخره قسمت اعظم تلاشم برای تبدیل نسخه ی پشتیبان وبلاگ منهدم شده به فرمت ورد و امکان اعمال تغییرات برای تهیه پرینت به نتیجه رسید !! با این اینترنت لاک پشتی دانلود این مقدار صفحه ( 2400 صفحه !!) واقعا مشکل بود و بعلت قطع و وصل های دائمی که در اینترنت نهادینه شده است !! دانلود کردن چنین حجمی واقعا رو می خواهد و پشتکار !! البته تا این کار محقق شود بیش از 10 بار عملیات را تکرار کرده و برای اتلاف وقتهایم تخته بازی کرده بودم !!
نسخه ی انتقالی به ورد را به سیستم جدیدم در این یکی خانه انتقال داده و با یک سرعت خیلی بالا ( نسبت به سیستم قبلی در خانه ی قبلی !! ) شروع به سلاخی لاشه وبلاگ قبلی ام در بلاگفا کرده و مطالب را بصورت ماهانه درآوردم تا علاوه بر سهولت تغییرات و تعمیرات ، نتیجه کار زودتر به چشم بیاید ... 43ماه ناقابل روی وبلاگ " یادداشت های دادو " مطلب گذاشته بودم !!!
با یک حساب سرانگشتی اگر بخواهم روی این پروژه کار بکنم و پرینت تمیز و قابل نگهداری در کتابخانه ام بدست بیاورم باید حداقل 100ساعت مفید ( بدون احتساب چایی!! ) وقت بگذارم که مطمئنا تا تمام شد و من پسند بشود (!!) حدود 200ساعت وقت خواهد گرفت !!
======
دیشب مهمانی تشریف داشتم ، همان مهمانی دوره ای دوستان !!
جمعمان جور بود و فضا برای هرگونه تحرکات تحریک آمیز آماده !! فوتورافچی یک طرف طناب خباثت را گرفته بود و من طرف دیگر را !! نمیدانم کی خدمت میزبان رسیده بودیم ولی خیلی زود دیر شد و عقربه های ساعت با سرعت سرسام آوری بسوی 12 شب حرکت کردند و روح سیندرلایی ما به لرزه درآمد !!!
اواخر برنامه صاحبخانه برای اثبات خالی بندی چند هفته پیش خودش (!) آلبوم آورد تا مثلا مدرک نشان بدهد و همین امر باعث شد تا آلبوم های دیگر هم بیایند و خاطرات عهد قدیم مانند سپاه مغول روی سرمان خراب بشوند !!! البته با توجه بهصغر سن صاحبخانه و اینکه همراهی او با ما تقریبا به اواخر حضور ما در تور مربوط می شد برای همین عکس های زیادی که مشترک باشیم وجود نداشت ولی بهرحال مجموعه ی خوبی بود ...
عکس ها برای برخی حکم تاریخی داشت و برای برخی حکم جغرافی !! برای برخی هم مرور سریع گذشته ای بود که خیلی سریع گذشت !!! چند نفری هم بودند که حالا نیستند (!)و یا نمی خواهند باشند (!!) و یا نباید باشند (!!!) و یادشان در آلبوم ها زنده است !!

نظرات 3 + ارسال نظر
همطاف شنبه 9 دی 1391 ساعت 16:59 http://sobhe01.blogfa.com/

سلام
مطلبتان کما بیش خصوصی بود برای شما و دوستان و دوستان دوستانتان
منتهی این آلبومها چه ها نمی کند با خاطرات خاک گرفته مان گاهی اوقات
جدا از گذشت عمر
گذشت عشق
گذشت حال
گذشت سایر موارد مربوطه را هم نشانمان می دهد بد
و
برای موفقیت در بازیابی یادداشت های روزانه تان سه بار هورا هورا هورا

سلام

تک برگ یکشنبه 10 دی 1391 ساعت 10:02

امان از گذشته که گذشته و بیرون نمی شود/ شاید شده، جایش اما پر نمی شود

خدا را شکر من با گذشته مشکلی ندارم و این گذشته است که با من مشکل دارد !!!

khatere hastam یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 21:33

"برای برخی هم مرور سریع گذشته ای بود که خیلی سریع گذشت"

انگار دنیا رو روی دور تند گذاشتند

دلم یهو گرفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد