یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

تِمِ پست تان چیه !؟

 

این اواخر مد شده است که مردم مایه دار و کسانی که تابعی از آنها هستند (!) وقتی مجلسی دعوت هستند و یا برای مجلسی دعوت می کنند (!) می نویسند و یا می پرسند از تِمِ مراسم !!؟؟ مثلا طرف را برای مراسم عصرانه دعوت کرده اند با تِِمِ پیژامه و طبیعی ست که مهمان باید همراه خود یک پیژامه هم ببرد که دورهمی شان همگی پیژامه پوش باشند و ...

 

 

 

و امما این چند روز من از اول شب خوابی می بینم که بیشتر پس زمینه یا همان تِمِ خودمان (!!) یک فضای خاص هست و تا صبح با شخصیت های مختلفی و جریانات مختلفی خواب را تا صبح ( بخوانید لنگِ ظهر !! ) پیش می برم ...مثلا خواب دیشب من در یک زمانی که شاید چند صد سال با زمان ما اختلاف داشت اتفاق می افتاد ( لازم نیست که توضیح بدهم که خواب در گذشته بود !! ) و منطقه ای که بودیم شبیه یک قلعه و روستای فیلمهای تاریخی بود !! ( لازم به ذکر که شام کوفته و یا قورمه سبزی نخورده بودم !! ) و توی خواب در صحنه های مختلفی دوستان متفاوتی را می دیدم و در اتفاقاتی با آنها بودم و بعد بیدار می شدم و دوباره می خوابیدم و باز در همان حال و هوا بودم و آخرهای داستان خواب من شبیه فعالیت های مبارزان الجزایری شده بود که صبح شد !!!! خواب با تِمِ تاریخی !!

 

تِمِ این روزهای شهر ما در بالا ابری است و در پائین روحانی !!! از اتوبوس های درون شهری گرفته تا سر هر فلکه و میدان و به فاصله صد متری بولوارها و خیابان های بزرگ را بنرهای مزین به عکس و ژست های مبارک رئیس جمهور را زده اند و برای مراسم استقبال از مردم دعوت کرده اند که روز سه شنبه خواهند آمد !!! شما هم بیائید در ورزشگاه شهید تختی ( باغشمال ) هورا بکشید و دست بزنید و پا بکوبید ...


با این ارادت و اهتمام بلیغ (!!) اگر در نیمه شعبان برای حضور امام زمان (عج) فعالیت می کردند مطمئنا ایشان تا اواخر شعبان ظهور می کردند (!!!) ولی حیف که اینها کاسه لیسانی بیش نیستند و همین پست و مقام ها هم از سرشان زیادی است ...

 

یعنی یک حساب سر انگشتی از چاپ بیش از ده کیلومتر بنر حکایت می کند و زیر بنرها زده اند " ستاد مردمی استقبال از کاروان تدبیر و امید " کسانی که در این چند دهه بوده اند می دانند در این موارد عنوان مردمی یک اضافه ی توصیفی از نوع عاریتی می باشد و ربطی به مردم ندارد بلکه در پشت پرده کسانی هستند که از این تِمِ مردمی  استفاده می کنند !!! بنظر من اگر این مبلغ را که زیاد هم ناچیز نیست ( برای مردم عادی!! ) و ناچیز است ( برای استقبال از کاروان دولت اشرافی !! ) هزینه می کردند و یک پیام تلگرامی می گذاشتند که روز سه شنبه در ورزشگاه باغشمال سیب زمینی آب پز با تخم مرغ خواهند داد (!!) اولندش که هزینه تبلیغات نمی خواست و این خبر را مردم بلافاصله برای همدیگر فوروارد می کردند و دومندش که دو برابر ظرفیت ورزشگاه ، نفر می آمد !!!! یک نفر توی اتوبوس می گفت که آن قدر آدم احمق هست که فردا می بینی باز هم خواهند رفت !! گفتم : " برای شهر سه میلیونی ، یک درصد هوادار که بتواند ورزشگاه را تا خرخره پر بکند کافی است و لازم نیست احمق ها هم حضور پیدا بکنند !! احمق ها در هرمناسبت و به هر دلیلی که در خانه بمانند بهتر است !!! "


امروز رفته بودم بازار سنتی برای چند قلم خرید از ته توی بازار !!



و برای همین مسافت زیادی را در بین مردم بودم و بازار را تنه زنان رد می کردم و بعد از خرید ، خدمت یکی از دوستان رسیدم برای تنفس و لب تر کردن و کمی خوش و بش کردن !! دو نفر امده بودند که سن شان پائین نشان می داد ولی تعریف هایشان کمی بلند و بالا بود ... مثلا در 5 روز گذشته رفته بودند سراغ چند حساب سوخته در تهران و حدود 800 میلیون از حساب شان را گرفته بودند و به جای بقیه هم کلی از فرشها و تابلوهایی که داده بودند را برداشته و برگشته بودند ... یک جائی هم گفتند که یکی از بدهکارانشان شب عیدی پولی که برای دادن به اینها کنار گذاشته بود را داده بود دلار خریده بود و گفته بود که پول ندارم و اگر می خواهید معادلش دلار بدهم و بحث سر دلار بود و قیمت خرید و فروش و ... یکی که آنجا بود گفت شما بیاورید من از قرار 5500 می خرم !!! این هم از شنیده های امروز بود ...

 

بعد از آن یک جریان تعریف کردند که ثبت اش در اینجا خالی از لطف نخواهد بود و آن اینکه ورثه فلانی ، که کارمند آموزش و پرورش بود و دائما می نالید و آه در بساط نداشت که با ناله سودا بکند !!! ، موقعی که کمد لباسهایش خالی می کردند تا بیاندازند دور (!!!) به یک بسته ی ناچیز رسیده اند و دیده اند که در آن بسته 140هزار دلار پول خوابیده است ... و تعریف های زیادی که هرچند نقل از پسر کوچک طرف بوده است ولی نمی نویسم تا روحش در تِمِ نفرین و لعنت آرام نگیرد !!!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 16:32

سلام
برای حضور مردمی در استادیوم شهید تختی کافیست بگویند در پایان مراسم سه دستگاه دوچرخه مابین شرکت کنندگان قرعه کشی خواهد شد تا نیازی به آنهمه هزینه چاپ بنر نباشد تازه دوچرخه ها را هم میتوانند طوری قرعه کشی کنند که به خودی ها برسد .ولی هزینه کردن برای بنر بهتر تر تراست زیرا کلاهی از این نمد نصیب دست اندر کاران و البته سر مبارک شرکت کنندگان میشود !!!

سلام
برای نشان دادن مردمی بودن و خودجوش بودن ، بهتر است کلاهی که سر مردم می رود (!) از جنس پوستی باشد که از سر مردم می کَنند !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد