یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

راهی که رفتنش با ماست ...

 

برنامه دماوند چند روز پیش مثل خیلی دیگر از برنامه های کوه رفتن ما از نوع یهویی بود ، و دماوند کوهی ست بزرگ که هیچوقت به برنامه های یهویی روی خوش نشان نمی دهد ، بزرگی گفته اند و ابهتی !!

 

 

برنامه ی ما صعود از جبهه جنوبی یا به تعبیری دیگر مسیر عمومی صعود به دماوند بود ، مسیری که این روزها همیشه در آن کوهنورد دیده می شود ، مسیرهای دیگر دماوند بمراتب بهتر از این مسیر هستند ولی امکانات موجود در این مسیر آن را عمومی تر ساخته است ...


خیلی سالها پیش ، حوالی سال 71 ، از همین مسیر اولین و شاید تلخ ترین صعودم به دماوند را انجام داده بودم ، با همراهانی که یهویی هوس کرده بودند بیایند دماوند ؛ سال 71 بود و من بعنوان حسابدار در نهضت سوادآموزی بودم ، یک برنامه کوهنوردی با همکاران برای قله سهند انجام داده بودیم و این بار آمدند که برویم دماوند ... تیرماه بود و در آن روزگاران برعکس این روزها که در هر فصلی از سال بدلیل وجود امکانات و وسایل و پیشرفت این رشته ی ورزشی صعود صورت می گیرد ، بندرت کسی غیر از مرداد ماه و شهریور به دماوند می رفت ، البته این از جنبه ی عمومی اش بود و حرفه ای ها و تیم های اعزامی به قلل بزرگ فرق می کردند ...


برای این که از زیر بار این برنامه در رفته باشم ، یک برنامه ریزی کردم و حساب درآوردم حدود 50هزار تومان ، آن روزها این مبلغ اندازه چند حقوق بود ، می دانستم که قبول نمی شود و برنامه صورت نمی گیرد ، برگ برنامه را بردند پیش مدیرکل و تائیدش را گرفتند و ماموریت نوشتند برای مینی بوس نویی که داشتیم و قرار شدبرنامه دماوند اجرا بشود ... در دفتر قرارگاه کوهنوردی رینه نشسته بودیم و دفتر خاطرات کوهنوردان را می خواندیم ، چند سال برنامه های تیرماه را نگاه کردیم و دیدیم همه ی آنها بخاطر بدی آب و هوا و کولاک و ... نیمه کاره مانده اند ، در تیم ما سه نفر از حسابداری بود و بقیه راننده بودند ، هرکسی هر جور دوست داشت آمده بود ، حتی یک نفر با کت شلوار آمده بود ، بیست و چندسالی از آن برنامه می گذرد ولی هنوز چیزهایی بیادم مانده است ؛ یکی از همراهان که جلوی من حرکت می کرد تقریبا نزدیکی های دره یخار سرش را بلند کرد و کمرش را راست کرد ، من فکر کردم دارد نفس بلند می کشد که دیدم زیادی عقب آمده است ، از پشت دو دستی او را گرفتم و هل دادم جلو و با صورت روی برفها فرود آمد ، تازه متوجه شدیم که از حال رفته بود و اگر من پشت سرش نبودم تا پائین یخچال را می رفت ، یادم هست از پناهگاه تا بالا توی برف راه رفته بودم و هر از گاهی یکی از همراهان برمی گشت ؛ نه وسایل خوب داشتیم و نه برخی ها حتی وسایل ابتدایی برای مقابله با سرما !! من جوانترین عضو گروه بودم و وسایل را از پسر همسایه مان که تقریبا یک کوهنورد حرفه ای بود امانت گرفته بودم و خیلی روفرم بودم ... دو - سه نفری به قله رسیدیم و همه جا از ابر پوشیده بود ، حظی که صد متر پائین تر قله داشتیم در خود قله نبود ، سرما بود و باد بود و چشم اندازی نداشتیم ، برعکس تصوری که داشتیم دست خالی به پائین برگشتیم ... تمام مسیر از قله تا پناهگاه را دویده بودم و یا روی برفها سُر می رفتم ...


حالا چرا یاد آن روزها افتادم ؟! تنها چیزی که یادم نمانده بود و یا با واقعیت برنامه پریروز خیلی اختلاف داشت زمان بندی های حرکت بود ، مثلا من در ذهنم مانده بود که از گوسفندسرا تا پناهگاه 3 ساعت است و این بار 5ساعته رفتیم و آن دو ساعت اضافی که اختلاف ذهنیت من و واقعیت موجود بود بدجوری مرا کلافه کرده بود ... یا در صعود اول بدلیل اینکه تمام مسیر را روی برف رفته بودیم تا قله 5/5 ساعت راه رفته بودیم و این بار مسیرهای خاکی و سنگی  واقعا اذیتمان کرد و 7/5 ساعت پیاده روی داشتیم و در تمام برنامه با زمان بندی ها مشکل داشتم و با خودم درگیر بودم ...


یکی دیگر اینکه در آن برنامه یک دوربین نیمه اتوماتیک یاشیکا داشتیم که یکی از همکارها از مکه خریده بود ، پائین کوه هوا خیلی خوب بود و چند تایی عکس بیادگار گرفتیم که چون کارکردن با آن را بلد نبود موقع چاپ تقریبا همه ی عکس ها تار و بدون وضوح بودند ؛ بعد که بالا رفتیم نه در عکس ها وضوحی بود و نه در هوای کوه ... این بار هم وقتی از ماشین در سه راهی پلور پیاده شدیم ، دماوند با ابهت تمام دیده می شد و من به دوستم گفتم : " طبق گفته هواشناسی و اس ام اس دوستان ، شاید دیگر این منظره را نبینی ، برای همین چند تا عکس در همان پائین از او گرفتم و تقریبا از روز صعود،  از هوا و آسمان صاف خبری نبود و ابرها بالای دماوند جولان می دادند 


http://s3.picofile.com/file/8205473926/IMG_20150808_101748.JPG

 

این عکس در سه راهی پلور گرفته شد ...

 

http://s3.picofile.com/file/8205474118/d1620.jpg

 

این عکس در سه راهی معروف به معدن یا جایی که ماشینهای شخصی حق بالا رفتن از آنجا را ندارند ... سایز اصلی عکس فوق العاده است و تمام دماوند را نشان می دهد و با زوم کردن آبشار یخی ، منطقه گوگردی و قله در آن پیداست ...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد